دادا
سلام بر دادای مهربون
دادا میگه :خا جون زوره(به هوای ارمیا که میگه خاله جون زهره علی هم به مامانش میگه خاجون زوره.)
علی جون مهربون از بس پسر گل و صبوریه اگه جایی از بدنش اسیب ببینه خیلی بزرگانه برخورد میکنه و فقط با گفتن بو شد سعی میکنه مامانی بفهمه که چی شده حتی اگه پاش بریده شده باشه و خون هم اومده باشه فقط یه گریه کوچولو میکنه و اصلا شلوغ کاری نمیکنه.ازبس این پسر فهمیده س!
علی میگه :
-داغ
-بده
-بیی(بریم)
-توپ
-ابه
-بییم هن(بریم ماشین)
-بو شد
-بوس
-افش(کفش)
-نمیخوااااااااااااام
-مم. به به(غذا)
-اند(قند)
-اش
- شایی(چای)
معمولا وقتی کسی رو کار داری بابا صداش میزنی حتی مامانی رو.
اگه صبح تا شب هم بدون مامانی پیشمون باشی بدقلقی نمکنی اروم اروم با وسیله ا و اسباب بازی خودتو سرگرم میکنی.ماشالله اینقدر اروم و با ارامش هستی من که کیف میکنم پیشم باشی نیست که برخلاف تو ارمیا لجباز گریه وو بداخلاق و ناارومه .
عسلی خاله جون با اون موهای روشنت که نازتر میشی همه چیزا و ارزوهای قشنگ رو برات میخوام تا در کنار مامان و بابا بهشون برسی.بووووووووووووس