نی نی علی کوچولونی نی علی کوچولو، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 3 روز سن داره

علی روشنی کلبه ما

سی و ششمین روز زندگی علی جونم

1391/12/1 23:37
نویسنده : مامان زهره
380 بازدید
اشتراک گذاری

سلام خاله جونم

قربوووووووووونت برم که هر روز خوردنی تر و نانازتر میشی عروسک خوشگل من!

عزیزکم دیروز مامانی برا ثبت نام دانشگاه رفته بود و شما پیش مادرجون بودی.شش!ساعت کار مامانی طول کشیده بود.مامانی قبل رفتنش شیر دوشیده بود که مادرجون همون یه ساعت اول بیشترشو داد خوردی.

فکر نمیکرد مامانی اینقدر دیر بیاد خونه.

تا ساعت 12 دوباره گرسنه ت شد.خلاصه تا مامانی بیاد دوبار بهت قند داغ دادیم.ولی همچنان گرسنه بودی.اخرا از گرسنگی شصتو می مکیدی.الهی فدات شم خیلی برات ناراحت شدیم.با همه ی اینا خیلی مهربون و صبور تحمل کردی تا مامانی بلاخره اومد.اگه ارمیا بود اسمون و زمین رو بهم میدوخت!

خاله جون مهربونم خیلی دوستت داریم!بووووووووووووووووووووووووووووووووووس و یه دنیا بوسه برای این همه پسر خوب بودنت.یه چیز بگم!هرچی ارمیا بداخلاق و لجباز بود ماشالله تو اروم و مهربونی!خداروشکر

برا همین تو قلب همه مون جا داری.

فدات شم پوست حساس صورتت جوش های ریز زده و زبر شده.اخه به بوس کردن های ما حساسیت داری.اخه مهلبون مگه میشه با این همه شیرینی بوست نکرد.نمی دونی وقتی مامانی متوجه نیست محکم و ابدار میبوسمت چقدر کیف میده.

از محبت های ارمیا هم فیض میبری.میاد سرشو میزاره رو سینه ت سرت البته از روی مهربونی و با محبت!دستای سفید و کوچولوت رو میگیره ولی محکم فشار میده که دردت میاد ببخش عزیزم.گاهی اوقات هم مثل امشب از دستش در میره و نمیتونه خودشو کنترل کنه و محکم میزنه تو صورتت!اخی نانازم دردت اومده بود و گریه کردی.من معذرت میخوام بزرگ شدی حتما قصاص کن دلت خنک شه.این رو هم بگم که خیلی دوست داره رو شونه ش بشینی و سواریت بده.ماهم برای خوشحالیش تورو برای چند دقیقه میزارم رو دوشاش!

بابایی ولنتاین سوپرایزتون کرده و دوتا عروسک خوشگل خرس مهربون و شیرینی براتون خریده  مبارکتون باشه.امیدوارم همیشه شاد و خندون و سلامت در کنار هم خوش باشین بوس.

 

یه نمونه از محبت های ارمیا جون.از نوع خوبش

بابایی و مامانی و نی نی تو راهی

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)